کد مطلب:314014 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:205

دستی پیدا شد او را داخل کشتی قرار داد
ثقةالاسلام آقای شیخ محمدعلی مكارمی نقل كردند:

شخصی به نام حسین ناصریان فرد، كه مقیم مشهد مقدس بوده و زیر سایه ی حضرت علی بن موسی الرضا المرتضی (علیه آلاف التحیة و الثناء) زندگی كند، اظهار داشت:

پدرم، در یكی از مسافرتهای دریایی، از كشتی به دریا می افتد. وی در حالی كه در آب غوطه ور بوده و بالا و پایین می رفته است. یك دفعه سرش را بالا می آورد و متوسل به حضرت قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام می گردد و عرض می كند: یا ابوالفضل، به دادم برس! یك دفعه می بیند دستی پیدا شده، دستش را گرفت و او را داخل كشتی قرار داد.

ماتم بی دستیت صبر و قرار از من ربود



با مشقت پیكر عباس را پیدا نمود

تا نماید با برادر لحظه ای گفت و شنود





[ صفحه 395]





گفت اباالفضل ای برادرجان پناه من توئی

تا تو بودی خاطرم از قید غم آسوده بود



رفتی و كردی در این صحرا غریب و بی كسم

بر دلم داغ فراقت محنت ماتم فزود



بعد مرگت زندگی بهر حسینت مشكل است

بر برادرمرده آخر زندگی دارد چه سود



دیده ام روشن بدی بر دیدن رخسار تو

چون علی اكبرم بر خاك كین كردی غنود



چون ببینم چشم حق بین تو را آماج تیر

ماتم بی دستیت صبر و قرار از من ربود



از وجودت ای برادرجان ز غم ایمن بدم

از هزاران دشمن خونخواره پروایم نبود



نوحه سر بنما (فراهی) بر ابوالفضل و حسین

كوری چشم رقیب دین بدخواه و حسود [1] .




[1] سروده ي فراهي كاشاني، منتخب المصائب، ج 4، ص 303، گردآورنده: محمد غلامي.